هلیا عاشق نی نی کوچولو
هلیا جون بچه کوچولوها و نوزادها خیلی دوست داره ، داشتیم از خیابون برمیگشتیم خونه که هلیا جون گفت : مامان میشه به خدا بگی بهمون یه نی نی بده بعد شما بدنیا بیاریش؟ من هم گفتم چرا ؟ هلیا : اگه یک نی نی دیگه باشه ما میشیم دو تا بچه با هم غذا میخوریم ، بازی میکنیم و ... من گفتم : باشه نی نی چی باشه ؟ هلیاجون: پسر باشه اسمش رو هم بگذاریم رضا ( یهو ته دلم خالی شد اخه چرا این اسم رو انتخاب کردی ، رضا اسم برادر عزیزمه که در سن 30 سالگی فوت کرده، چطور هلیا عاشق این اسمه نمیدونم اخه اسم عروسکهاش هم علی و رضا هستش...) با خوشحالی گفتم باشه . اما روز بعد نظرت عوض شده و میگی به خدا بگم نی نی دختر بهمون بده اسمش هم بگذاریم ماریا چون به هلیا میاد !!!!!...
نویسنده :
maman sima
8:11